الإمام ناصر محمد اليماني
24 - 02 - 1434 هـ
06 - 01 - 2013 مـ
06:26 صــــ
ـــــــــــــــــــــــــ ـــ
پاسخ امام مهدي به (ابو المهدي ) كه آمده است تا با سخنان بیهوده ما را مشغول واز كارمان بازدارد ، پس بیا علمی به تو بیاموزیم كه با آن بندگان را از عبادت بندگان خارج و به عبادت پروردگار بندگان درآوري
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة الأنبياء والمرسلين وآلهم الطيبين أجمعين وعلى من تبع نهجهم إلى يوم الدين من أوّلهم إلى خاتمهم جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآلهم وأسلّم تسليماً لا نفرق بين أحدٍ من رسله ونحن له مسلمون، أما بعد..
خداوند تعالی می فرماید :
{ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ}
صدق الله العظيم [لقمان:6]
{و بعضي از مردم سخنان بيهوده را ميخرند تا مردم را از روي ناداني، از راه خدا گمراه سازند و آيات الهي را به استهزا گيرند؛ براي آنان عذابي خوارکننده است!}
ای مرد چرا با سخن بازی و سرگرمی مردم را از تدبر و تفکر در بیان حق قران باز می داری ؟ بیا علمی به تو بیاموزیم که برای اسلام و مسلمین سودمند باشد و با آن بندگان را از عبادت بندگان خارج و به عبادت پروردگار بندگان برسانی
ای مرد خداوند امام مهدی را زمانی بر می انگیزد که مسلمانان از دین حق گمراه شده و به سبب اعتقاد به شفاعت بندگان در محضر خداوند به خدا مشرک شوند وامید وار باشند بندگانی از انبیاء و مقربین در درگاه رب العالمین شفاعتشان را کنند .آنان نسبت به هشدار خداوند در محکم قران عظیم کافر شدند که می فرماید :
{وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (51)}
صدق الله العظيم [الأنعام]
{و به وسيله آن (قرآن)، کساني را که از روز حشر و رستاخيز ميترسند، بيم ده! (روزي که در آن،) ياور و سرپرست و شفاعتکنندهاي جز او [= خدا] ندارند؛ شايد پرهيزگاري پيشه کنند!}
و به این فرموده خداوند تعالی کافر شده اند که می فرماید:
{اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ}
صدق الله العظيم [السجدة:4]
{خداوند کسي است که آسمانها و زمين و آنچه را ميان اين دو است در شش روز آفريد، سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت؛ هيچ سرپرست و شفاعت کنندهاي براي شما جز او نيست؛ آيا متذکر نميشويد؟!}
و به این فرموده خداوند تعالی نیز کافر شده اند که :
{وَاتَّقُواْ يَوْماً لاَّ تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئاً وَلاَ يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلاَ يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلاَ هُمْ يُنصَرُونَ}
صدق الله العظيم [البقرة:48]
{و از آن روز بترسيد که کسي مجازات ديگري را نميپذيرد و نه از او شفاعت پذيرفته ميشود؛ و نه غرامت از او قبول خواهد شد؛ و نه ياري ميشوند.}
به فرموده خداوند تعالی کافرشده اند که :
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَّ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خُلَّةٌ وَلاَ شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿254﴾}
صدق الله العظيم [البقرة]
{اي کساني که ايمان آوردهايد! از آنچه به شما روزي دادهايم، انفاق کنيد! پيش از آنکه روزي فرا رسد که در آن، نه خريد و فروش است ، و نه دوستي ، و نه شفاعت؛ و کافران-به این امر- خود ستمگرند.}
و به این فرموده خداوند تعالی کافر شده اند که می فرماید:
{لَن تَنفَعَكُمْ أَرْحَامُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}
صدق الله العظيم [الممتحنة:3]
{هرگز بستگان و فرزندانتان روز قيامت سودي به حالتان نخواهند داشت؛ ميان شما جدايي ميافکند؛ و خداوند به آنچه انجام ميدهيد بيناست.}
و به این فرموده خداوند تعالی کافر شده اند که می فرماید:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَاخْشَوْا يَوْماً لَّا يَجْزِي وَالِدٌ عَن وَلَدِهِ وَلَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِ شَيْئاً}
صدق الله العظيم [لقمان:33]
{اي مردم! تقواي الهي پيشه کنيد و بترسيد از روزي که نه پدر کيفر اعمال فرزندش را تحمل ميکند، و نه فرزند چيزي از کيفر (اعمال) پدرش را؛ }
و به این فرموده خداوند تعالی کافر شده اند که می فرماید:
{ وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ۚ وَذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّـهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَّا يُؤْخَذْ مِنْهَا}
صدق الله العظيم [الأنعام:70]
{و رها کن کساني را که آيين (فطري) خود را به بازي و سرگرمي گرفتند، و زندگي دنيا، آنها را مغرور ساخته، و با اين (قرآن)، به آنها يادآوري نما، تا گرفتار اعمال خود نشوند! جز خدا، نه ياوري دارند، و نه شفاعتکنندهاي! و هر گونه عوضي بپردازد، از او پذيرفته نخواهد شد؛ }
پس برای آنانکه به خدا ایمان نمی آورند جز اینکه ایمانشان را به شرک بندگان مقرب آلوده کرده اند آشکار می شود که پدرانشان با عقاید باطلشان آنان راساخته اند و هیچ یک از انبیاء و اولیای راستین خداوند جرات ندارند د رپیشگاه خداوند شفاعتشان را کنند و می گویند :
{فَمَا لَنَا مِن شَافِعِينَ ﴿١٠٠﴾ وَلَا صَدِيقٍ حَمِيمٍ ﴿١٠١﴾}
صدق الله العظيم [الشعراء]
{ شفاعتکنندگاني براي ما وجود ندارد،و نه دوست گرم و پرمحبتي!}
و چه بسا یکی از سوال کنندگان بپرسد که آیا خداوند عقیده شفاعت را از همه مخلوقات خود در آسمان ها و زمین نفی کرده است ؟و آیا کسی که به عقیده شفاعت بندگان در محضر خداوند اعتقاد داشته باشد مشرک است ؟ پس جواب را به خداوند واگذار می کنیم که در محکمات کتاب می فرمایند :
{وَيَقُولُونَ هَٰؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ ۚ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿١٨﴾}
صدق الله العظيم [يونس]
{ و ميگويند: «اينها شفيعان ما نزد خدا هستند!» بگو: «آيا خدا را به چيزي خبر ميدهيد که در آسمانها و زمين سراغ ندارد؟!» منزه است او، و برتر است از آن همتاياني که قرار ميدهند!}
و چه بسا سوال کننده دیگری بگوید :
و عکس العمل بندگان مکرم خداوند که مردم به شفاعت آنان در محضر خداوند اعتقاد داشتند و به زیارت قبرهایشان می رفتند ، و از آنان طلب شفاعت می کردند ، چه خواهد بود ؟ پس جواب را مستقیما به آیات محکم کتاب پروردگار واگذار می کنیم که می فرمایند :
{إِن تَدْعُوهُمْ لا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ}
صدق الله العظيم [فاطر:14]
{اگر آنها را بخوانيد صداي شما را نميشنوند، و اگر بشنوند به شما پاسخ نميگويند؛ و روز قيامت، شرک (و پرستش) شما را منکر ميشوند،}
"آیا صاحبان این اجساد که در قبرها هستند، مرده اند و چون ارواحشان نزد پروردگارشان است ، دعای آنان را نمی شوند ؟" پس جواب را مستقیما به پروردگار واگذار می کنیم که در آیات محکم کتاب می فرمایند :
{وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئاً وَهُمْ يُخْلَقُونَ (20) أَمْوَاتٌ غَيْرُ أَحْيَاءٍ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ (21)}
صدق الله العظيم [النحل]
{معبودهايي را که غير از خدا ميخوانند، چيزي را خلق نميکنند؛ بلکه خودشان هم مخلوقند! آنها مردگاني هستند که حيات ندارند؛ و نميدانند (عبادتکنندگانشان) در چه زماني محشور ميشوند!}
و آیا تمام بندگان مکرم خداوند یعنی انبیاء و اولیاء جرات تمی کنند در محضر پروردگار معبود بندگان را شفاعت کنند ؟ زیرا که در محکمات کتاب آمده است که ابراهیم علیه السلام در عذاب قوم لوط مجادله کرد و مهلتی خواست. پس از اینکه حضرت لوط عليه الصلاة والسلام علیه قومش دعا کرد؛ابراهیم مهلت خواست تا دو باره آنان را به راه راست دعوت کند شاید که هدایت شوند و خداوند تعالی می فرمایند :
{فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَىٰ يُجَادِلُنَا فِي قَوْمِ لُوطٍ ﴿٧٤﴾ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُّنِيبٌ ﴿٧٥﴾ يَا إِبْرَاهِيمُ أَعْرِضْ عَنْ هَـٰذَا ۖ إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ ۖ وَإِنَّهُمْ آتِيهِمْ عَذَابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ ﴿٧٦﴾}
صدق الله العظيم [هود]
{هنگامي که ترس ابراهيم فرو نشست، و بشارت به او رسيد، درباره قوم لوط با ما مجادله ميکرد(۷۴)...چرا که ابراهيم، بردبار و دلسوز و بازگشتکننده (بسوي خدا) بود!(۷۵)اي ابراهيم! از اين (درخواست) صرفنظر کن، که فرمان پروردگارت فرا رسيده؛ و بطور قطع عذاب (الهي) به سراغ آنها ميآيد؛ و برگشت ندارد!(۷۶)}
همچنین حضرت نوح عليه الصلاة والسلام پروردگارش را خواند و برای پسرش از عذاب خدا در خواست شفاعت کرد . پس جواب خداوند به نوح در مورد درخواست شفاعت برای پسرش چه بود ؟ پس جواب را به پروردگار از محکم کتاب واگذار می کنیم که می فرمایند :
{قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ ۖ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۖ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٤٦﴾قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ ۖ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٤٧﴾}
صدق الله العظيم [هود]
{فرمود: «اي نوح! او از اهل تو نيست! او عمل غير صالحي است [حاصل عملی ناشایست است]! پس، آنچه را از آن آگاه نيستي، از من مخواه! من به تو اندرز ميدهم تا از جاهلان نباشي!!»(۴۶) عرض کرد: «پروردگارا! من به تو پناه ميبرم که از تو چيزي بخواهم که از آن آگاهي ندارم! و اگر مرا نبخشي، و بر من رحم نکني، از زيانکاران خواهم بود!»(۴۷)}
و همچنین در مورد حضرت محمد صلى الله عليه وآله وسلم و مومنان زمانی که در مورد قومی که هدایت پذیر نبوده و به پروردگار مشرکند مجادله می کنند و خداوند می فرماید :
{هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَمَنْ يُجَادِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَمْ مَنْ يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا (109)}
صدق الله العظيم [النساء]
{آري، شما همانا هستيد که در زندگي اين جهان، از آنان دفاع کرديد! اما کيست که در برابر خداوند، در روز رستاخيز از آنها دفاع کند؟! يا چه کسي است که وکيل و حامي آنها باشد؟!}
پس ای ناصر محمد حقیقت شفاعت را به ما یاد بده پس جواب را به پروردگار از محکم کتاب واگذار می کنیم که می فرمایند :
{قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا ۖ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٤٤﴾}
صدق الله العظيم [الزمر]
بگو: «تمام شفاعت از آن خداست، (زيرا) حاکميت آسمانها و زمين از آن اوست و سپس همه شما را به سوي او بازميگردانند!
"ولی ای ناصر محمد یمانی منظور خداوند از نفی شفاعت بندگان در محضر پروردگار چیست ؟ و سپس خداوند شفاعت را فقط به خودش که شریک و همتایی ندارد اختصاص می دهد ، پس او نزد چه کسی شفاعت می کند و او از همه چیز بزرگتر است و بعد از او چیزی وجود ندارد و بعد از حق چیزی جز گمراهی نیست !"پس به جواب پروردگار از محکم کتاب اکتفا می کنیم که می فرماید :
{{ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ }}صدق الله العظيم [يوسف:64]
{خداوند بهترين حافظ، و مهربانترين مهربانان است»}
پس هرکس که اعتقاد داشته باشد که خداوند از پدر و مادرش و همه انبیاء و رسولان مهربانتر است بحق شهادت داده است که خداوند از پدر و مادرش و فرزندانش و همه مردم رحیم تر است پس بجای شفاعت خداوند شفاعت را از غیر پروردگار طلب نمی کند
وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ
و چه بسا یکی از سوال کنندگان بگوید : منظور شما از شفاعت ارحم الراحمین چیست ؟
آیا خداوند نزد کس دیگری برای بندگانش شفاعت می کند پس جواب را به پروردگار از محکم کتاب واگذار می کنیم که می فرمایند :{بگو: «تمام شفاعت از آن خداست، (زيرا) حاکميت آسمانها و زمين از آن اوست و سپس همه شما را به سوي او بازميگردانند!»}
{قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا ۖ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٤٤﴾}صدق الله العظيم [الزمر]
قصد خداوند این است که کسانی که از پروردگارشان می خواهند تا به آنان رحم کرده و عذابشان نکند از آنجا که وعده خدا حق است و او ارحم الراحمین است ؛ درخواهند یافت که رحمت خداوند نزد نفسش از غضب و عذاب پروردگار شفاعت خواهد کرد ولی اغلب مردم به خدا ایمان نمی آورند مگر اینکه به سبب فهم نادرستشان از عقیده شفاعت ایمانشان را به شرک آلوده کنند
و چه بسا شخص دیگری از کسانی که در قلبشان از پیروی حق انحراف هست از کسانی که آیات محکمات روشن در نفی شفاعت را پشت خود می اندازند واز ظاهر آیات متشابه که در آن سبب تحقق شفاعت در نفس خداوند آمده است ، پیروی می کنند بگوید که ناصر محد یمانی صبر کن مگر خداوند تعالی نفرموده است که :
{مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ}[البقرة:255]
{کيست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟!}
{يَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إلاّ مَنْ أذِنَ لَهُ الَّرحْمنُ وَرَضِي لَهُ قَوْلاً}
[طه:109]
{در آن روز، شفاعت هيچ کس سودي نميبخشد، جز کسي که خداوند رحمان به او اجازه داده، و به گفتار او راضي است.}
{وِلا يَمْلِكُ الّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إلاّ مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ يَعْلَمُون}
[الزخرف:86]
{کساني را که غير از او ميخوانند قادر بر شفاعت نيستند؛ مگر آنها که شهادت به حق دادهاند و بخوبي آگاهند!}
{وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّـهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَىٰ ﴿٢٦﴾}
[النجم]صدق الله العظيم
{و چه بسيار فرشتگان آسمانها که شفاعت آنها سودي نميبخشد مگر پس از آنکه خدا به کسی اجازه دهد و راضی شود}
پس جواب را به پروردگار از محکم کتاب واگذار می کنیم که می فرمایند :
{إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا ( 31 )حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا ( 32 ) وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا ( 33 ) وَكَأْسًا دِهَاقًا ( 34 ) لا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلا كِذَّابًا ( 35 ) جَزَاءً مِنْ رَبِّكَ عَطَاءً حِسَابًا ( 36 ) رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرَّحْمَنِ لا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا ( 37 )}
صدق الله العظيم [النبأ]
{مسلما براي پرهيزگاران نجات و پيروزي بزرگي است(۳۱)باغهايي سرسبز، و انواع انگورها،(۳۲)و حورياني بسيار جوان و همسن و سال،(۳۳)و جامهايي لبريز و پياپي (۳۴)در آنجا نه سخن لغو و بيهودهاي ميشنوند و نه دروغي!(۳۵)اين کيفري است از سوي پروردگارت و عطيهاي است کافي! (۳۶)همان پروردگار آسمانها و زمين و آنچه در ميان آن دو است، پروردگار رحمان! و هيچ کس حق ندارد بي اجازه او سخني بگويد!(۳۷)}
ولی خداوند گروهی از متقیان را از خطاب پروردگار مستثنی کرده است زیرا که آن گروه سخن صواب خواهند گفت و آنان جرآت نمی کنند در محضر پروردگار معبوداز بندگان شفاعت کنند و بنابراین از گروهی ازمتقیان استثناء شده اند آنان که سخن صواب خواهند گفت و در نزد پروردگار برای بندگان طلب شفاعت نمی کنند . آنان دانستند که خداوند ارحم الراحمین است واز همه بندگان به بندگانش رحیم تر است و وعده او حق بوده و او ارحم الراحمین است ، پس چگونه از روی رحمت ، جرات طلب شفاعت برای بندگان بکنند بنابراین خداوند فرموده است :
{يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلائِكَةُ صَفًّا لا يَتَكَلَّمُونَ إِلا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا ( 38 )}صدق الله العظيم [النبأ]
{{ روزی که «روح» و «ملائکه» در یک صف میایستند و هیچ کس، جز به اذن خداوند رحمان، سخن نمیگوید، و سخن صواب می گوید!}}
و سوالی که مطرح می شود این است که چرا می بینیم گروهی از متقین نمی توانند الرحمن را مورد خطاب قرار دهند ؟ طبق فرموده خداوند که می فرماید :
{إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا ( 31 ) حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا ( 32 ) وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا ( 33 ) وَكَأْسًا دِهَاقًا ( 34 ) لا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلا كِذَّابًا ( 35 ) جَزَاءً مِنْ رَبِّكَ عَطَاءً حِسَابًا ( 36 ) رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرَّحْمَنِ لا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا ( 37 )}
صدق الله العظيم [النبأ]
{مسلما براي پرهيزگاران نجات و پيروزي بزرگي است(۳۱)باغهايي سرسبز، و انواع انگورها،(۳۲)و حورياني بسيار جوان و همسن و سال،(۳۳)و جامهايي لبريز و پياپي (۳۴)در آنجا نه سخن لغو و بيهودهاي ميشنوند و نه دروغي!(۳۵)اين کيفري است از سوي پروردگارت و عطيهاي است کافي! (۳۶)همان پروردگار آسمانها و زمين و آنچه در ميان آن دو است، پروردگار رحمان! و هيچ کس حق ندارد بي اجازه او سخني بگويد!(۳۷)}
و جواب :
آنان رضوان خداوند نعیم اعظم را وسیله ای برای تحقق نعیم کوچک قرار دادند و به بهشت جنت راضی و خوشحال شدند ولی خداوند از متقینی از گروه مکرمین که قبول نکردند که به بهشت برده شوند اذن خطاب می دهد زیرا آنان به دنبال بهشت اعظم هستند و آنان به صورت گروهی به سمت خداوند محشور خواهند شد و از پروردگارشان می خواهند که نعیم بزرگتر از بهشت را برای آنان محقق کنند و راضی شود . زیرا آنان در همین زندگی دنیوی نزد الرحمن عهدی گرفتند که تا مادامی که پروردگار راضی نباشد راضی نشوند
و خداوند تعالی می فرماید :
{يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمَنِ وَفْدًا (85) وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلَى جَهَنَّمَ وِرْدًا (86) لا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلاَّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا (87)}
صدق الله العظيم [مريم]
{در آن روز که پرهيزگاران را دسته جمعي بسوي خداوند رحمان محشور ميکنيم(۸۵)و مجرمان را به جهنم ميرانيم(۸۶)آنان هرگز مالک شفاعت نيستند؛ مگر کسي که نزد خداوند رحمان، عهد و پيماني دارد(۸۷)}.
و راز تحقق شفاعت خداوند در نزد آنهاست و نزد الرحمن عهد كرده اند كه تا او راضي نشود ، راضي نشوند زيرا آنان مي دانند كه خداوند نسبت به بندگانش از آنها رحيم تر است و وعده او حق است و او ارحم الراحمين است و رحمت خداوند براي بندگانش از عذاب و غضب او شفاعت خواهد كرد . طبق فرمايش خداوند تعالي :
{قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا ۖ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٤٤﴾}صدق الله العظيم[الزمر]
{بگو: «تمام شفاعت از آن خداست، (زيرا) حاکميت آسمانها و زمين از آن اوست و سپس همه شما را به سوي او بازميگردانند!»}
و اين جا اتفاق غيره منتظرۀ بزرگی به وقوع مي پيوندد و رضوان خداوند در نفسش تحقق مي يابد
و رحمت خداوند براي بندگانش از عذاب و غضب او شفاعت مي كند بعد از اينك طعم عذاب گناهانشان را چشيدند ، آن اتفاق غيره منتظره براي عذاب شوندگان به وقوع مي پيوندد .آنجا به قوم يحبهم الله و يحبونه (محبوبان خداوند و محبان او) مي گويند كه پروردگار شما چه گفت ؟ پس پاسخ مي گويند : حق را گفت و اوست بزرگ و بلند مرتبه طبق فرموده خداوند :
{وَلا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلاَّ لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ}
صدق الله العظيم [سبأ:23]
{هيچ شفاعتي نزد اوسودي ندارد؛جز به کسی که اذن(سخن گفتن به او) داده، ! تا زماني که اضطراب از دلهاي آنان زايل گردد (و فرمان از ناحيه او صادر شود؛ در اين هنگام مجرمان) ميگويند: «پروردگارتان چه دستوري داده؟» ميگويند: «حق را و اوست بلندمقام و بزرگمرتبه!»}
پس سر تحقق شفاعت از خداست به اوست . و رحمت خداوند در نفسش براي بندگانش از عذاب و غضب او شفاعت مي كند و راضي مي شود تا براي قوم يحبهم الله و يحبونه (محبوبان خداوند و محبان او ) نعيم رضوان نفسش بر بندگانش را محقق سازد . پس اگر خداوند در نفسش راضي شد شفاعت تحقق مي یابد و و رحمت خداوند در نفسش براي بندگانش از عذاب و غضب او شفاعت مي كند و راضي مي شود
طبق فرمايش خداوند تعالي :
{وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّـهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَىٰ ﴿٢٦﴾}
صدق الله العظيم [النجم]
{و چه بسیار فرشتگان آسمانها که شفاعت آنها سودی نمیبخشد مگر پس از آنکه خدا به کسی که بخواهد اجازه دهد وراضی شود }
پس ببينيد كه اصحاب تحقق شفاعت در نفس پروردگار ، براي كسي شفاعت نمي كنند بكله از پروردگارشان درخواست تحقق نعيم اعظم مي كنند تا در نفسش راضي شود پس اگر خداوند در نفسش راضي شد شفاعت تحقق مي یابد و و رحمت خداوند در نفسش براي بندگانش از عذاب و غضب او شفاعت مي كند و بنابراين خداوند مي فرمايد :
{وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّـهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَىٰ ﴿٢٦﴾}
صدق الله العظيم [النجم]
{و چه بسیار فرشتگان آسمانها که شفاعت آنها سودی نمیبخشد مگر پس از آنکه خدا به کسی که بخواهد اجازه دهد وراضی شود }
آن گروه محبوبان خداوند و محبان اویند و خداوند وعده آنها را در قران عظيم داده است اما علت اینکه تا زمانی که پروردگارشان راضی نباشد به بهشت نعيم راضي نمی شوند اينست كه آنان پروردگارشان را از بهشت (مادي ) نعيم و حور العين و و همه ملكوت بيشتر دوست دارند و بنابراين مي گويند :
چگونه در بهشت مادي خوشبخت باشيم و حبيبمان ارحم الراحمين بر بندگان گمراهش متحسر و حزين باشد و به خداوند پناه مي بريم از اينكه راضي باشيم تا نفس خداوند تعالي راضي باشد .
سپس همه درجات بهشت (مادي ) درجه به درجه تا بالاترين درجه و نزديكترين درجه بهشت به صاحب عرش عظيم بر آنان عرضه مي شود و گروه مكرمين (الوفد المكرمين ) آنها را نمي پذيرند و مي گويند :
هيهات هيهات كه راضي شويم تا اينكه تو راضي باشي همانا كه بهشت رضوان نفس تو همان بهشت اعظم است هر چه از بهشت برما عرضه كني (نمي پذيريم ) طبق وعده حق شما {رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ} [التوبة:100] پس پروردگارا چون برما راضي شدي ما در نفسمان راضي نمي شويم تا اينكه تو راضي شوي نه متحسر و نه اندوهگين (حزين ) خدايا ما تورا بيش از همه ملكوتت در بهشت نعيم دوست داريم پس حبيب چگونه خوشبخت باشد در حالي كه مي داند حبيبش متحسر و حزين است ؟
و چه بسا گروهي از قومي كه بخدا ايمان نمي آورند مگر اينكه ايمانشان را به شرك آلوده كنند بپرسد كه آيا براي قوم يحبهم الله و يحبونه كه خدا وعده آنها را در قران داده است جايگاهي نزد مليك مقتدر قرار دادي كه انبياء و شهداء به مقامشان غبطه بخورند ؟
پس امام مهدي از پاسخ به اين سوال خود داري مي كند و پاسخ آن را مستقيما به جدم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم واگذار مي كنم كه مي فرمايد :
[يَا أَيُّهَا النَّاسُ اسْمَعُوا وَاعْقِلُوا وَاعْلَمُوا أَنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَجَلَّ عِبَادًا لَيْسُوا بِأَنْبِيَاءَ وَلَا شُهَدَاءَ يَغْبِطُهُمُ النَّبِيُّونَ وَالشُّهَدَاءُ عَلَى مَنَازِلِهِمْ وَقُرْبِهِمْ مِنَ اللَّهِ " فَيَجِيءُ رَجُلٌ مِنَ الْأَعْرَابِ مِنْ قَاصِيَةِ النَّاسِ وَأَلْوَى بِيَدِهِ إِلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ، فَقَالَ : يَا رَسُولَ اللَّهِ ، نَاسٌ مِنَ النَّاسِ لَيْسُوا بِأَنْبِيَاءَ وَلَا شُهَدَاءَ يَغْبِطُهُمُ الْأَنْبِيَاءُ وَالشُّهَدَاءُ عَلَى مَجَالِسِهِمْ وَقُرْبِهِمْ مِنَ اللَّهِ . انْعَتْهُمْ لَنَا جَلِّهِمْ لَنَا يَعْنِي صِفْهُمْ لَنَا شَبِّهْهُمْ لَنَا فَسُرَّ وَجْهُ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِسُؤَالِ الْأَعْرَابِيِّ , فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : " هُمْ نَاسٌ مِنْ أَفْنَاءِ النَّاسِ وَنَوَازِعِ الْقَبَائِلِ لَمْ تَصِلْ بَيْنَهُمْ أَرْحَامٌ مُتَقَارِبَةٌ تَحَابُّوا فِي اللَّهِ وَتَصَافَوْا , يَضَعُ اللَّهُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يَفْزَعُونَ وَهُمْ أَوْلِيَاءُ اللَّهِ لَا خَوْفَ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ]
صدق عليه الصلاة والسلام
پس اي مسلمانان بعد از ظهور در حق آنان مبالغه نكنيد به خدا سوگند كه آنان و مهدي منتظر گناهان زيادي داشتند ولي توبه كنندگان پاك شده (توابين متطهرين ) حبيبان رب العالمين هستند طبق فرموده خداوند تعالي :[ ای مردم بشنوید و بیندیشید و بدانید به درستی که برای خدا عز وجل بندگانی وجود دارد که نبی و شهید نیستند ولی شهدا و انبیاء بخاطر جایگاه و نزدیکی آنها به خداوند به آنها غبطه میخورند.کسی پرسید: یا رسول الله ،از آنها میگویید؟ اوصافشان را برای ما آشکار میکنید؟ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لبخندی به اوزده وفرمودند"آنان مردمی گمنام و ازگروه های ناشناخته اند، نسبت خویشاوندی سبب ارتباط ایشان با یکدیگر نیست، [بلکه] با خداوندعزوجل پیمان مستحکم دوستی بستند.روز قیامت [نیز]، خداوندعزوجل منبرهایی از نور برایشان قرار داده، ایشان را بر روی آن می نشاند و صورت هایشان را نور می گرداند. و لباسشان را نور می گرداند انسان ها در روز قیامت هراسناکند امّا آنان نمی هراسند. آنان اولیای خدا هستند که هیچ هراسی ندارند و اندوهناک نمی شوند.]
{ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ }صدق الله العظيم [البقرة:222]
{خداوند، توبهکنندگان را دوست دارد، و پاکان را (نيز) دوست دارد.}
اما رازی كه مقام آنها و مقام امامشان مهدي منتظر را نزد پروردگار (مليك مقتدر ) بالا برد... ، آن سرّ و همه سرّ و ظاهر سرّ و باطن سرّ اين است كه آنها رضوان خداوند را غايت خود برگزيدند و نزد پروردگارشان عهد بستند كه تا او راضي نشود ، راضي نشوند . تا جایی که اگر این امر محقق نشود آنان خودشان را براي بندگان گمراه خداوند كه آنان را نمي شناسند ، فدا می کنند .با وجود این که آنان را نمی شناسند آماده هستند تا خودشان را فدا كنند و چنانچه حبيبشان خداوند ارحم الراحمين به آنان بگويد : حال كه اصرار داريد كه راضي نشويد تا اينكه خداوند در نفسش راضي بوده و متحسر و اندوهگين نباشد ، پس به سوي درب چهارم جهنم كه از بین هفت در داغترين آنهاست بشتابيد و آنجا بمانيد تا زمانيكه خداوند بخواهد و فداي بندگانم كه از صراط مستقيم گمراه شدند شوید، وپس از آن شما را از آنجا بيرون مي آورم و سپس خداوند در نفسش بر بندگان گمراهش راضي مي شود و شما را به همراه آنان همگي داخل رحمتم مي كنم و پروردگارتان در نفس خود راضي مي شود .
گمان مي كنيد كه جواب گروهی که محبوبان خدایند و محبان او چه خواهد بود ؟ به خداوند عظيم سوگند كه هركس از آنان باشد این جواب را در قلبش حاضر مي بيند و می گوید: به خداوند عظيم سوگند كه با سخن به پروردگارم جواب نخواهم داد بلكه شتابان به سوي داغ ترين درب هاي جهنم خواهم رفت و لحظه اي ترديد نخواهم كرد و سعي خواهم كرد كه ازسایر برادرانم از قومی که محبوب خدایند و محب او پيشي بگيرم و خودم را زودتر از آنان در داغ ترين درب هاي جهنم بياندازم اگر اين شرط تحقق رضوان خداوند در نفسش باشد .
و اين است حقيقت گروه محبوبان خداوندو محبان او... تا اصرار عظيم آنان بر تحقق رضوان نفس حبيبشان خداوند ارحم الراحمين را بدانيد
و آنان به حقيقت نفسشان آگاهند و پروردگارشان به حالشان آگاه است و ما به حقيقت وصفشان در كتاب آگاه شديم .
و به خداوند علي عظيم سوگند مي خورم که قلب هریک از آنها در می يابد كه گویی امام مهدي از زبان اوحرف مي زند زيرا كه هركس از گروه محبوبان خداوندو محبان او باشد در خود این استعداد كامل را مي يابد كه چنانچه خداوند به آنها بگويد : "حال كه شما راضي نمي شويد تا اينكه پروردگارتان در نفس خود راضي شود پس به سوي داغ ترين درب هاي جهنم بشتابيد ." حتي اگر پروردگارشان با اين كار آنهاا متحان كند ؛به آتش دستور خواهد داد كه برای گروهی که محبوبان خدایند و محبان او سرد و آرام ( بردا و سلاما )شود ، ولي شما را از اين امر آگاه كرديم تا مردم ازاصرار و پافشاری عظيم گروه محبوبان خداوند و محبان او براي تحقق غايتشان در نفس پروردگارشان باخبر باشند. آنان راضي نمي شوند تا او راضي شود از خود گذشتگي ها هر چه باشد مهم نيست كه پروردگارشان نزدشان از همه چيز ارزشمند تر و دوست داشتني تر و نزديك تر است و اين مهم تبديلي ندارد
و چه بسا يكي از عزيزان انصار بگويد : اي امامم مهدي شما را به خداوند سوگند مي دهم آيا از اينكه من (فلان ) از آنها باشم آگاهي؟ پس امام مهدي ناصر محمد يماني در پاسخ به سوال كنندگان مي گويم : هر كدام از شما به قلب خودش بنگرد ، آيا با ملكوت بهشت (مادي ) راضي مي شود در حالي كه پروردگارش در نفس خودش راضي نباشد و متحسر و حزين است؟ پس اگر جواب اين باشد كه ، هيهات هيهات كه راضي شوم تا اينكه پروردگار حبيبم در نفسش راضي باشد نه متحسر ونه حزين. واز جنات نعيم (بهشت مادي ) و حور العين چه بخواهم در حالي كه پروردگارم براي آنانكه در اطاعت پروردگارشان كوتاهي نمودند ، متاسف و متحسر و اندوهگين باشد . سپس هريك از آنان در نفسش مي گويد : به خدا پناه مي برم از اينكه قلبم به جنات نعيم (بهشت مادي ) و حور العين راضي شود تا اينكه پروردگار حبيبم راضي شودو نه متحسرباشد و اندوهگين . آنان رضوان خداوند را غايت و هدف خود برگزيدند نه وسيله اي براي آنكه خداوند آنها را وارد بهشت كند . پس چگونه رضوان نعيم اعظم (خداوند )را وسيله اي براي رسيدن به نعيم اصغر (بهشت ) بخواهند .
و چه بسا ابو المهدي كه موضوع را به مسخره گرفته است بگويد : اي ناصر محمد آيا ادعا مي كني كه رضوان خداوند بر بندگانش نعيمي بزرگتر از بهشت است ؟ برهان و دليل شما چيست ؟ (قل هاتوا برهانكم إن كنتم صادقين) پس پاسخ را مستقيما به خداوند واگذار مي كنيم كه در محكم كتابش مي فرمايد :
{{{ وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنْ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (72)}}}
صدق الله العظيم [التوبة]
{خداوند به مردان و زنان باايمان، باغهايي از بهشت وعده داده که نهرها از زير درختانش جاري است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و مسکنهاي پاکيزهاي در بهشتهاي جاودان (نصيب آنها ساخته)؛ و (خشنودي و) رضاي خدا، (از همه اينها) بزرگتر است؛ و پيروزي بزرگ، همين است!}
و چه بسا (ابو المهدي ) كه موضوع را به مسخره گرفته و بسياري از سوال كنندگان بگويند : كه آيا خداوند براي بندگانش كه در اطاعت پروردگارشان كوتاهي نمودند ، متاسف و متحسر و اندوهگين است ؟ پس به آنها مي گوييم در بيان حق امام مهدي که با برهان آشكار در" اثبات خشنودي خداوند از توبه بندگانش واثبات حزن او بر بندگانش و اثبات تاسف او بر بندگانش و اثبات تحسر او بر بندگانش" كه در پاسخ به شيخ گرانقدر و محترم العتيبي نوشته شده است تدبر و انديشه كنيد .
المشاركة الأصلية كتبت بواسطة العتيبي
هل هذا جواب الأمام ناصر محمد اليماني على سؤالي
إن كان هذا هو جواب الإمام ناصر فقولوا لي حتى أضيف تعقيبي وأستدراكاتي على رد الإمام
____________________________________
ردّ الإمام المهدي إلى فضيلة الشيخ العتيبي ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة الأنبياء والمرسلين وآلهم الطيبين الطاهرين ومن تبعهم بإحسان إلى يوم الدين، أما بعد..
اي عتيبي به جواب پروردگار به تو در كتاب بسنده مي كنيم . خداوند به سبب صفت رحمت عظيمش هنگامي بندگانش به خاطر كوتاهيشان در حق پروردگار در نفسشان حسرت مي خورند؛ بر آنان حسرت مي خورد،
{ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾ }صدق الله العظيم [الزمر]
{ و از بهترین دستورهائی که از سوی پروردگارتان بر شما نازل شده پیروی کنید پیش از آنکه عذاب ناگهان به سراغ شما آید در حالی که از آن خبر ندارید!» (۵۵) مبادا کسی روز قیامت بگوید: «افسوس بر من از کوتاهی هایی که در اطاعت فرمان خدا کردم و از مسخره کنندگان بودم!» (۵۶)}
ولي حسرت در نفس آنها ديرو تنها زمانی رخ داد که خداوندعذاب را بر آنان نازل نمود .اماپس ازآنکه پروردگارآگاه شد که از کوتاهی خود در امر اطاعت ازاوپشمان و حسرت زده اند ، در نفسش بر آنها حسرت خورد؛ با وجود اينكه آنان قبلا پيامبرانشان را تكذيب نمودند و به رسالتشان كافر شدند تا آن هنگام كه صيحه (عذاب ) آنها را فرا گرفت.پس ازنازل شده عذاب و پشیمانی از كوتاهي در حق پروردگار عالم پشيمان شدندو خداوند در نفسش بر آنان حسرت خورد طبق فرمايش خداوند كه مي فرمايد :
{ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ ﴿٢٨﴾ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾ }
صدق الله العظيم [يس]
{و ما بعد از او بر قومش هیچ لشکری از آسمان نفرستادیم، و هرگز سنت ما بر این نبود؛ (۲۸)(بلکه) فقط یک صیحه آسمانی بود، ناگهان همگی خاموش شدند! (۲۹)افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر اینکه او را استهزا میکردند! (۳۰)آیا ندیدند چقدر از اقوام پیش از آنان را (بخاطر گناهانشان) هلاک کردیم، آنها هرگز به سوی ایشان بازنمیگردند (و زنده نمیشوند) (۳۱)و همه آنان نزد ما احضار میشوند! (۳۲)}
زيرا كه خداوند بر بندگاني كه به خودشان ظلم كردند تاسف مي خورد طبق فرمايش خداوند :
{ فَلَمَّا آسَفُونَا انْتَقَمْنَا مِنْهُمْ }صدق الله العظيم [الزخرف:55]
{بر آنها تاسف خورده و از آنها انتقام کشیدیم}
{{ وَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَى عَلَى يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ }}صدق الله العظيم [يوسف:84]
{و از آنها روی برگرداند و گفت: «وا اسفا بر یوسف!» و چشمان او از اندوه سفید شد، اما خشم خود را فرو میبرد}
و ازاین فتوا؛ مقصود خداوند از" أسف " را استنباط مي كنيم و آن حزن و اندوه است ، پس خداوند چنانچه بندگانش هدايت نشدند حزين و غمگين است ، پس هنگامي كه پيامبران الهي و پيروانش بر علیه آنان دعا كنند دعاي پيامبر و پيروانش را مستجاب مي كندو با عذاب از جانب خودش بين آنها حكم مي كند و رويگردانان از حق را هلاك مي كند ، تا زماني كه خداوند از حسرت بزرگ آنان در نفسشان به خاطر كوتاهيشان در اطاعت از پروردگارشان آگاه مي شود پس بر آنان حسرت مي خورد و او ارحم الراحمين است ولي آنان از رحمت پروردگارشان مايوس هستند طبق فرمايش خداوند كه مي فرمايد :
{ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ ﴿٢٨﴾ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾ }
صدق الله العظيم [يس]
{و ما بعد از او بر قومش هیچ لشکری از آسمان نفرستادیم، و هرگز سنت ما بر این نبود؛ (۲۸)(بلکه) فقط یک صیحه آسمانی بود، ناگهان همگی خاموش شدند! (۲۹)افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر اینکه او را استهزا میکردند! (۳۰)آیا ندیدند چقدر از اقوام پیش از آنان را (بخاطر گناهانشان) هلاک کردیم، آنها هرگز به سوی ایشان بازنمیگردند (و زنده نمیشوند) (۳۱)و همه آنان نزد ما احضار میشوند! (۳۲)}
و اينجا خداوند از نفس خودش سخن مي گويد:
{ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾ }صدق الله العظيم،
افسوس بر اين بندگان که هيچ پيامبري براي هدايت آنان نيامد مگر اينکه او را استهزا ميکردند!
آيا نديدند چقدر از اقوام پيش از آنان را (بخاطر گناهانشان) هلاک کرديم، آنها هرگز به سوي ايشان بازنميگردند! و همه آنان نزد ما احضار ميشوند!
آيا اين آيه محكمي نيست كه فتوا مي دهد به راستي خداوند ارحم الراحمين است ، واوبخاطر بندگانی كه به خود ظلم كردند حزين بوده و اندوه مي خورد و از توبه بندگانش خوشحال مي شود؛ خداوند از طريق پيامبرش در سنت بيان و در حديیث حق فتوا داده است كه خداوند از توبه بنده اش بسيار خوشحال مي شود . طبق حديث محمد رسول الله الحقّ - صلّى الله عليه وآله وسلّم كه مي فرمايد :
[ لله أشد فرحاً بتوبة عبده حين يتوب إليه من أحدكم كان على راحلته بأرض فلاة , فانفلتت منه , وعليها طعامه وشرابه فأيس منها فأتى شجرة فاضطجع في ظلها – قد أيس من راحلته – فبينا هو كذلك إذا هو بها قائمة عنده فأخذ بخطامها ثم قال من شدة الفرح اللهم أنت عبدي وأنا ربك – أخطأ من شدة الفرح – ]
[[همانا خداوند شادتر مي شود به توبۀ بنده اش هنگامي که به درگاه او توبه مي کند، از يکي از شما که در بيابان بر شترش سوار بوده، ناگهان شترش از نزدش فرار کرده، در حاليکه طعام و آبش بر بالاي شتر باشد و چون از رسيدن به شترش مأيوس و نا اميد شده آمده و در سايۀ درختي غلطيده است که ناگهان متوجه مي شود که شترش در کنارش ايستاده است، و او زمامش را بدست مي گيرد و از نهايت شادماني ميگويد: خدايا تو بنده ی مني و من خداي تو ام! و از نهايت شادماني "الفاظ را اشتباه تلفظ مي کند"]
و محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلم از خوشحالي عظيم نفس خداوند از توبه بنده اش به شما فتوا مي دهد و خوشحالي خداوند از خوشحالي آن صاحب شتر كه ازشدت خوشحالي اشتباه تلفظ كرد بيشتر است ، و همچنين امام مهدي از حزن واندوه و حسرت و تاسف خداوند بر رويگردانان از دعوت پيامبران به شما فتوا داد .
و خدا را گواه مي گيرم كه حسرت و اندوه بر آنان در نفس پروردگار نمي آيد مگر بعد از اينكه در نفسشان به خاطر كوتاهيشان در حق پروردگارشان حسرت بخورند و قبلا به حق فتوي داديم كه حسرت در نفسشان فقط بعد از عذاب صيحة مي آيد طبق فرمايش خداوند :
{ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾ }صدق الله العظيم [الزمر]
{و از بهترين دستورهائي که از سوي پروردگارتان بر شما نازل شده پيروي کنيد پيش از آنکه عذاب (الهي) ناگهان به سراغ شما آيد در حالي که از آن خبر نداريد!»(۵۵) (اين دستورها براي آن است که) مبادا کسي روز قيامت بگويد: «افسوس بر من از کوتاهيهايي که در اطاعت فرمان خدا کردم و از مسخرهکنندگان (آيات او) بودم!(۵۶)»}
وسپس هنگامي كه خداوند دانست كه آنان بر كوتاهيشان در حق پروردگار پشيمان اند و حسرت مي خورند بلافاصله خداوند در نفسش بر آنهاحسرت مي خورد طبق فرموده خداوند تعالي :
{ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ ﴿٢٨﴾ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾ }
صدق الله العظيم [يس]
{و ما بعد از او بر قومش هیچ لشکری از آسمان نفرستادیم، و هرگز سنت ما بر این نبود؛ (۲۸)(بلکه) فقط یک صیحه آسمانی بود، ناگهان همگی خاموش شدند! (۲۹)افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر اینکه او را استهزا میکردند! (۳۰)آیا ندیدند چقدر از اقوام پیش از آنان را (بخاطر گناهانشان) هلاک کردیم، آنها هرگز به سوی ایشان بازنمیگردند (و زنده نمیشوند) (۳۱)و همه آنان نزد ما احضار میشوند! (۳۲)}
و اين حجت ماست بر تو اي عتيبي پس از ياران احمد حسن يماني مباش بلكه ازدور شدن از او شاكر باش زيرا او و حزبش مردم را به شرك و مبالغه در حق پيامبران و ال بيتشان دعوت مي كند تا مردم آنان را به جاي خداوند بخوانند . واين پاسخ ما به شماست با برهان ساكت كننده اي شيخ محترم العتيبي يا اينكه شما انكار مي كني كه خداوند ارحم الراحمين است ؟ يعني به بندگانش از مادرانشان رحيم تر است، ولي بندگاني كه به خودشان ظلم كرده اند از رحمت پروردگار مايوس و نامبد( مبلس) هستندزيرا آنان آنگونه كه شايسته پروردگار است اورا نشناخته اند و قدر اورا ندانستند و به همين دليل از رحمت او مايوسند ..إنا لله وإنا إليه راجعون، وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله رب العالمين..
ألدّ أعداء الشياطين من الجنّ والإنس ومن كل جنس الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــ
اقتباس المشاركة: 81115 من الموضوع: ردّ الإمام المهديّ إلى (أبو المهدي) الذي جاء يلهِنا عن أمرنا بلهو الحديث، فتعال لنعلِّمك علماً تُخرج به العباد من عبادة العباد إلى عبادة ربّ العباد ..
[ لمتابعة رابط المشاركــة الأصلية للبيــان ]
الإمام ناصر محمد اليماني
24 - صفر - 1434 هـ
06 - 01 - 2013 مـ
06:26 صــــباحاً
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
ـــــــــــــــــــ
ردّ الإمام المهديّ إلى (أبو المهدي) الذي جاء يلهِنا عن أمرنا بلهو الحديث،
فتعال لنعلِّمك علماً تُخرج به العباد من عبادة العباد إلى عبادة ربّ العباد ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة الأنبياء والمرسلين وآلهم الطيبين أجمعين وعلى من تبع نهجهم إلى يوم الدين من أوّلهم إلى خاتمهم جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآلهم وأسلّم تسليماً لا نفرّق بين أحدٍ من رسله ونحن له مسلمون، أمّا بعد..
قال الله تعالى: {وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا ۚ أُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [لقمان].
ويا رجل، مالك تستبدل لهو الحديث لتُلهي النّاس به عن التدبّر والتفكّر في البيان الحقّ للذكر؟ فتعال لنعلمك العلم الذي تنفع به الإسلام والمسلمين وتُخرج به العباد من عبادة العباد إلى عبادة ربّ العباد.
ويا رجل، إنما يبعث الله الإمام المهديّ حين يضلُّ المسلمون عن دينهم الحقّ فيشركون بالله بسبب عقيدة الشفاعة للعبيد بين يديّ الربّ المعبود، فيتخذون من دون الله أولياء من عباده الأنبياء والمقرّبين فيرجون شفاعتهم بين يديّ الله ربّ العالمين، وقد كفروا بالإنذار إليهم من ربّهم في محكم القرآن العظيم في قول الله تعالى: {وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
وكفروا بقول الله تعالى: {اللَّـهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۖ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ ۚ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ ﴿٤﴾} صدق الله العظيم [السجدة].
وكفروا بقول الله تعالى: {وَاتَّقُوا يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ﴿٤٨﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
وكفروا بقول الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ ۗ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٢٥٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
وكفروا بقول الله تعالى: {لَن تَنفَعَكُمْ أَرْحَامُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ ۚ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ ۚ وَاللَّـهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿٣﴾} صدق الله العظيم [الممتحنة].
وكفروا بقول الله تعالى: {يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَاخْشَوْا يَوْمًا لَّا يَجْزِي وَالِدٌ عَن وَلَدِهِ وَلَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِ شَيْئًا} صدق الله العظيم [لقمان:33].
وكفروا بقول الله تعالى: {وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ۚ وَذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّـهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَّا يُؤْخَذْ مِنْهَا} صدق الله العظيم [الأنعام:70].
فتبيّنَ للذين لا يؤمنون بالله إلّا وهم به مشركون عبادَه المقرّبين تبيّن لهم أنّ آباءهم أضلّوهم بعقائدهم الباطلة وأنه لا يجرؤ أن يشفع لهم نبيٌّ أو وليٌّ حميمٌ بين يديّ الله، فقالوا: {فَمَا لَنَا مِن شَافِعِينَ ﴿١٠٠﴾ وَلَا صَدِيقٍ حَمِيمٍ ﴿١٠١﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].
وربّما يودّ أحد السائلين أن يقول: "وهل عقيدة الشفاعة نفاها الله عن خلقه أجمعين في السّماوات والأرض؟ وهل من يعتقد بشفاعة العبيد بين يديّ الربّ المعبود هو مشركٌ بالله؟". ومن ثمّ نترك الجواب من الربّ مباشرةً من محكم الكتاب. قال الله تعالى: {وَيَقُولُونَ هَـٰؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّـهِ ۚ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّـهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ} صدق الله العظيم [يونس:18].
وربّما يودّ سائلٌ آخر أن يقول: "وما موقف عباد الله المكرمين ممن كان يعتقد النّاسُ بشفاعتهم لهم بين يديّ ربّهم، فيأتون لزيارة قبورهم ويسألونهم الشفاعة بين يديّ الله يوم القيامة؟". ومن ثمّ نترك الجواب مباشرةً من الربّ من محكم الكتاب. قال الله تعالى: {إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ} صدق الله العظيم [فاطر:14].
"فهل أصحاب تلك الأجساد في القبور هم أمواتٌ ولا يسمعون دعاءهم لكون أرواحهم عند ربّهم؟". ومن ثمّ نترك الجواب من الربّ من محكم الكتاب. قال الله تعالى: {وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ ﴿٢٠﴾ أَمْوَاتٌ غَيْرُ أَحْيَاءٍ ۖ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ ﴿٢١﴾} صدق الله العظيم [النحل].
"وهل عباد الله المكرمين من الأنبياء والأولياء جميعُهم لا يجرؤون على الشفاعة للعبيد بين يديّ الربّ المعبود كوننا نجد في محكم الكتاب بأنّ إبراهيم جادل في عذاب قوم لوط فطلب مهلةً بعد أن دعا عليهم نبيّ الله لوط عليه الصلاة والسلام، وأراد نبيّ الله إبراهيم - عليه الصلاة والسلام - أن يدعوهم إلى الهدى علّهم يهتدون فجادل فيهم أن يُؤخّر عذابهم حتى يدعوهم إلى الهدى مرةً أخرى. وقال الله تعالى: {فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَىٰ يُجَادِلُنَا فِي قَوْمِ لُوطٍ ﴿٧٤﴾ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُّنِيبٌ ﴿٧٥﴾ يَا إِبْرَاهِيمُ أَعْرِضْ عَنْ هَـٰذَا ۖ إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ ۖ وَإِنَّهُمْ آتِيهِمْ عَذَابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ ﴿٧٦﴾} صدق الله العظيم [هود].
وكذلك نبيّ الله نوح عليه الصلاة والسلام دعا ربَّه وأراد الشفاعة لابنه من عذاب الله، فما هو ردّ الله على نوح بالضّبط على سؤاله الشفاعة من عذاب الله لولده؟ والجواب نتركه من الربّ في محكم الكتاب: {قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ ۖ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۖ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٤٦﴾ قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ ۖ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُن مِّنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [هود].
وكذلك النّبي محمد صلّى الله عليه وآله وسلّم." ومن المؤمنين يجادلون في شأن قومٍ لا يهتدون وبربّهم مشركون. والجواب قال الله تعالى: {هَا أَنتُمْ هَـٰؤُلَاءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَمَن يُجَادِلُ اللَّـهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَم مَّن يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ﴿١٠٩﴾} صدق الله العظيم [النساء].
"إذاً يا ناصر محمد علّمنا حقيقة الشفاعة بالحقّ." والجواب كذلك نتركه من الربّ مباشرةً من محكم الكتاب. قال الله تعالى: {قُل لِّلَّـهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا ۖ لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
"ولكن يا ناصر محمد اليماني ما الذي يقصده الله بنفي الشفاعة للعبيد بين يديّ الربّ المعبود ومن ثمّ يتفرّد الله بالشفاعة له وحده لا شريك له، فعند من يشفع وهو الله أكبر من كل شيء وما بعده شيء وما بعد الحقّ إلّا الضلال!". ومن ثمّ نكتفي بالجواب من الربّ في محكم الكتاب. قال الله تعالى: {{وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}} صدق الله العظيم [يوسف:64]، فمن يعتقد أنّ الله هو أرحم به من أمّه وأبيه ومن كافة أنبيائه ورسله فقد شهد بالحقّ أنّ الله ربّه {{وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}، أرحم به من أمّه وأبيه ومن ولده ومن النّاس أجمعين، فلا يرجو شفاعةً من هم دونه في الرحمة ويذر شفاعة أرحم الراحمين.
ولربّما يودّ أحد السائلين أن يقول: "وما تقصد يا ناصر محمد بقولك ويذر شفاعة أرحم الراحمين، فهل يشفع الله لعبيده عند أحدٍ سواه؟". ومن ثمّ نترك الجواب من الربّ في محكم الكتاب. قال الله تعالى: {قُل لِّلَّـهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا ۖ لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
ويقصد الله إنّ الذين يرجون من ربّهم أن يرحمهم فلا يعذّبهم ووعده الحقّ وهو أرحم الراحمين فسوف يجدون رحمة الله في نفسه تعالى تشفع لهم من غضب نفسه وعذابه؛ ولكن أكثر النّاس لا يؤمنون بالله إلّا وهم به مشركون بسبب فهمهم الخاطئ لعقيدة الشفاعة.
وربّما يودّ واحدٌ آخر من الذين في قلوبهم زيغٌ عن الحقّ من الذين يذرون الآيات المحكمات البيّنات في نفي الشفاعة فيذروهنّ وراء ظهورهم فيتّبعون ظاهر الآيات المتشابهات في ذكر سبب تحقيق الشفاعة في نفس الله فيقول: "مهلاً مهلاً يا ناصر محمد اليماني؛ ألم يقل الله تعالى:
{مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ} [البقرة:255].
{يَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَـٰنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا ﴿١٠٩﴾} [طه].
{وَلَا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَن شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿٨٦﴾} [الزخرف].
{وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّـهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَىٰ ﴿٢٦﴾} [النجم].
صدق الله العظيم".
ومن ثمّ نترك الجواب من الربّ في محكم الكتاب في قول الله تعالى: {إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا ﴿٣١﴾ حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا ﴿٣٢﴾ وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا ﴿٣٣﴾ وَكَأْسًا دِهَاقًا ﴿٣٤﴾ لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا ﴿٣٥﴾ جَزَاءً مِّن رَّبِّكَ عَطَاءً حِسَابًا ﴿٣٦﴾ رَّبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرَّحْمَـٰنِ ۖ لَا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [النبأ].
غير إنّه قد استثنى وفداً من المتّقين لخطاب الربّ كونه سوف يقول صواباً ولن يتجرأوا لطلب الشفاعة للعبيد بين يديّ الربّ المعبود، ولذلك استثنى من المتّقين الذين سوف يقولون صواباً ولن يتجرأوا لطلب الشفاعة للعبيد بين يديّ الربّ المعبود فقد علموا بأنّ الله هو أرحم الراحمين، أرحم بعباده من عبيده أجمعين، فكيف يتجرأون لطلب الشفاعة لعبيد الله رحمة بهم وهم قد علموا أنّ الله هو الأرحم بعباده منهم ووعده الحقّ وهو أرحم الراحمين؟ ولذلك قال الله تعالى: {يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا ۖ لَّا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَـٰنُ وَقَالَ صَوَابًا ﴿٣٨﴾} صدق الله العظيم [النبأ].
والسؤال الذي يطرح نفسه هو: لماذا نرى فريقاً من المتّقين لا يملكون من الرحمن خطاباً؟ تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا ﴿٣١﴾ حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا ﴿٣٢﴾ وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا ﴿٣٣﴾ وَكَأْسًا دِهَاقًا ﴿٣٤﴾ لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا ﴿٣٥﴾ جَزَاءً مِّن رَّبِّكَ عَطَاءً حِسَابًا ﴿٣٦﴾ رَّبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرَّحْمَـٰنِ ۖ لَا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [النبأ].
والجواب: أولئك اتّخذوا رضوان الله النّعيم الأعظم وسيلةً لتحقيق النّعيم الأصغر جنّات النّعيم وقد رضوا بنعيم جنّته وفرحوا بها، وإنّما يأذن الله لمن يشاء من المتّقين للوفد المكرمين الذين رفضوا أن يُساقوا إلى جنّة النّعيم كونهم يريدون النّعيم الأعظم من جنّات النّعيم، ومن ثمّ تمّ حشرهم إلى الرحمن وفداً، فيطالبون ربّهم أن يحقق لهم النّعيم الأعظم من جنّته فيرضى كونهم اتّخذوا عند الرحمن عهداً وهم في الحياة الدنيا أن لا يرضوا حتى يرضى. وقال الله تعالى: {يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمَـٰنِ وَفْدًا ﴿٨٥﴾ وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلَىٰ جَهَنَّمَ وِرْدًا ﴿٨٦﴾ لَّا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَـٰنِ عَهْدًا ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [مريم].
ويملكون السرّ لتحقيق الشفاعة من الله إليه فاتّخذوا عند الرحمن عهداً أن لا يرضوا حتى يرضى لكونهم يعلمون أنّ الله هو أرحم بعباده منهم ووعده الحقّ وهو أرحم الراحمين، ومن ثمّ تشفع رحمة الله لعباده من غضبه وعذابه. تصديقاً لقول الله تعالى: {قُل لِّلَّـهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا ۖ لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم[الزمر].
وهنا المفاجأة الكُبرى كونه تحقّق رضوان الله في نفسه فتشفع لعباده رحمتُه في نفسه من غضب نفسه وعذابه بعد أن ذاقوا وبال أمرهم، وهنا المفاجأة الكُبرى للمعذّبين إذ قالوا لقوم يحبّهم الله ويحبّونه: ماذا قال ربّكم؟ فردّوا عليهم وقالوا: قال الحقّ وهو العليّ الكبير. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ ۚ حَتَّىٰ إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ ۖ قَالُوا الْحَقَّ ۖ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [سبأ].
إذاً سرّ تحقيق الشفاعة من الله إليه فتشفع لعباده رحمتُه في نفسه من عذابه فيرضى ليحقِّق لقومٍ يحبّهم ويحبّونه نعيم رضوان نفسه على عباده، فإذا رضي الله في نفسه تحقّقت الشفاعة فتشفع لهم رحمته في نفسه من غضب نفسه وعذابه فيرضى. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّـهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَىٰ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [النجم].
فانظروا كيف أنّ أصحاب تحقيق الشفاعة في نفس الربّ لم يشفعوا لأحدٍ بل يطالبون من ربّهم تحقيق النّعيم الأعظم وأن يرضى في نفسه تعالى، فإذا تحقّق رضوان نفس الله تحقّقت الشفاعة في نفسه فتشفع لعباده رحمتُه من عذابه. ولذلك قال الله تعالى: {وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّـهُ لِمَن يَشَاءُ وَيَرْضَىٰ ﴿٢٦﴾} صدق الله العظيم [النجم].
أولئك قوم يحبّهم الله ويحبّونه الذي وعد بهم في محكم كتابه القرآن العظيم، وأمّا سبب عدم رضوانهم بجنّات النّعيم حتى يرضى ربّهم وذلك بسبب أنهم أحبّوا الله أعظم من جنّات النّعيم والحور العين وأعظم من ملكوته أجمعين، ولذلك قالوا: "وكيف نكون سعداء في جنّات النّعيم وحبيبنا أرحم الراحمين متحسّر وحزين على عباده الضالين! ونعوذ بالله أن نرضى حتى ترضى نفسه تعالى".
فيتمّ عليهم عرض درجات جنّات النّعيم درجةً درجةً إلى طيرمانة جنّة النّعيم أعلى درجة في جنّات النّعيم وأقرب درجة إلى ذي العرش العظيم، ومن ثمّ يرفضها جَمْعُ الوفد المكرمين فقالوا: "هيهات هيهات أن نرضى حتى ترضى! ألا وإنّ نعيم رضوان نفسك هو النعيم الأعظم مهما عرضت علينا من النّعيم لنرضى، تصديقاً لوعدك الحق: {رَّضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ} [التوبة:100]، فما دمت رضيت علينا ربّنا فلن نرضى في أنفسنا حتى ترضى لا متحسّراً ولا حزيناً، فإننا نحبّك يا الله أعظم من حبّنا لملكوتك أجمعين في جنّات النّعيم فكيف يكون الحبيب سعيد وهو يعلم أنّ حبيبه متحسرٌ وآسفٌ حزين".
وربّما يودّ أن يقاطع المهديّ المنتظَر قومٌ آخرون من الذين لا يؤمنون بالله إلّا وهم مشركون به أنبياءَه ورسلَه فيقولون: "فهل جعلت لقومٍ يحبّهم الله ويحبّونه الذي وعد الله بهم في محكم كتابه فهل جعلتهم ذا مقامٍ عند مليك مقتدرٍ يغبطهم الأنبياء والشهداء؟". ومن ثمّ يعرض الإمام المهديّ عن إجابة هذا السؤال المحرج ونترك الردّ على النّاس مباشرةً من جدّي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم قال:
[يَا أَيُّهَا النّاس، اسمعُوا وَاعْقِلُوا وَاعْلَمُوا أَنَّ لِلَّهِ عِبَادًا لَيْسُوا بِأَنْبِيَاءَ وَلا شُهَدَاءَ يَغْبِطُهُمُ النَّبِيُّونَ وَالشُّهَدَاءُ عَلَى مَجَالِسِهِمْ وَقُربهم مِنَ اللَّهِ. فَجَاءَ رَجُلٌ مِنَ الأَعْرَابِ مِنْ قَاصِيَةِ النّاس وَأَلْوَى بِيَدِهِ إِلَى نَبِيِّ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ: يَا نَبِيَّ اللَّهِ، مِنَ النّاس لَيْسُوا بِأَنْبِيَاءَ وَلا شُهَدَاءَ يَغْبِطُهُمُ النَّبِيُّونَ وَالشُّهَدَاءُ عَلَى مَجَالِسِهِمْ وَقُربهم مِنَ اللَّهِ انْعَتْهُمْ لَنَا، صِفْهُمْ لَنَا، فَسُرَّ وَجْهُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لِسُؤَالِ الأَعْرَابِيِّ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: "هُمْ نَاسٌ مِنْ أَفْنَاءِ النّاس وَنَوَازِعِ الْقَبَائِلِ لَمْ تَصِلْ بَيْنَهُمْ أَرْحَامٌ مُتَقَارِبَةٌ تَحَابُّوا فِي اللَّهِ وَتَصَافَوْا فِيهِ يَضَعُ اللَّهُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ فَيُجْلِسُهُمْ عَلَيْهَا فَيَجْعَلُ وُجُوهَهُمْ وَثِيَابَهُمْ نُورًا يَفْزَعُ النّاس يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلا يَفْزَعُونَ]
صدق عليه الصلاة والسلام.
فلا تبالغوا فيهم يا معشر المسلمين من بعد الظهور، وتالله إنّ لهم ذنوباً كثيرة وللمهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني ولكن التّوّابين المتطهّرين أحباب ربّ العالمين. تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:222].
وأمّا السرّ الذي رفع مقامهم عند مليكٍ مقتدر وإمامهم المهديّ المنتظَر؛ فالسرّ وكل السرّ وظاهر السرّ وباطن السرّ هو أنهم اتّخذوا رضوان الله غاية فاتّخذوا عند ربّهم عهداً أن لا يرضوا حتى يرضى، وحتى ولو لن يتحقق ذلك حتى يفتدوا بأنفسهم عبادَ الله الضالّين وهم لا يعرفونهم، ورغم ذلك فهم على استعداد ليفتدوهم ولو يقول لهم حبيبهم الله أرحم الراحمين: فما دمتم مصرّين أن لا ترضوا حتى يكون الله راضياً في نفسه لا متحسّراً ولا حزيناً فانطلقوا إلى أشدّ أبواب جهنّم السبعة أشدّها حراً الباب الرابع فتلبَّثوا إلى ما يشاء الله فداءً لعبادي الذين ضلّوا عن الصراط المستقيم، ومن ثمّ أُخرجكم منها، ومن ثمّ يرضى الله في نفسه على عباده الضالين فأُدخلكم وإيّاهم في رحمتي أجمعين ويرضى ربّكم في نفسه!
فما تظنّون جواب قوم يحبّهم الله ويحبّونه؟ وأقسم بالله العظيم أن من كان منهم فإنّه يرى الجواب حاضراً في قلبه فيقول:"أقسم بالله العظيم لن أردّ على ربّي بالكلام إلّا بالإنطلاق إلى أشدّ أبواب جهنّم حرّاً ولن أتردّد لحظةً، وأن أحاول أن أسبق إخواني قوماً يحبّهم الله ويحبّونه، فألقي بنفسي قبلهم في أشدّ أبواب جهنّم لو كان في ذلك الشرط تحقيق رضوان الله في نفسه فيرضى". وهذه هي حقيقة قوم يحبّهم الله ويحبّونه لكي تعلموا عظيم إصرارهم على تحقيق رضوان الله نفس حبيبهم الله أرحم الراحمين، فهم يعلمون بما في أنفسهم وربّهم بهم عليمٌ وإنّما علمنا بحقيقة وصفهم في محكم الكتاب.
وأقسم بالله العلي العظيم بأنه ليجد كلٌ منهم في قلبه وكأن الإمام المهديّ كأنه ينطق بلسانه لكون كل من كان من قومٍ يحبّهم الله ويحبّونه يجد أنّه حقاً على كامل الاستعداد لو أنّ الله يقول لهم: ما دمتم لن ترضوا حتى يكون ربّكم راضياً في نفسه فانطلقوا إلى أشدّ أبواب جهنّم حرّاً. وحتى لو يبتليهم ربّهم بذلك لأمر النّار أن تكون برداً وسلاماً على قوم يحبّهم الله ويحبّونه، وإنما علّمناكم بذلك لكي يعلم النّاس عظيم إصرار قوم يحبّهم الله ويحبّونه على تحقيق غايتهم في نفس ربّهم فلن يرضوا حتى يرضى مهما كانت التضحيات فربّهم أغلى إلى أنفسهم من كل شيء وأحب من كل شيء وأقرب من كل شيء، فلن يبدّلوا تبديلاً أبداً.
وربما يودّ أحد أحبتي الأنصار أن يقول: "يا إمامي المهديّ أستحلفك بالله العظيم فهل علمت أني (فلان) منهم". ومن ثمّ يردّ عليه وعلى السائلين الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: فلينظر كلٌ منكم إلى قلبه فهل يرضى بملكوت جنّات النّعيم وربّه ليس راضياً في نفسه ومتحسّرٌ وحزينٌ؟ فإن كان الجواب: هيهات هيهات أن أرضى حتى يكون ربّي حبيبي راضياً في نفسه لا متحسّراً ولا حزيناً، وماذا نبغي من جنّات النّعيم والحور العين وربّي آسفٌ متحسّرٌ حزينٌ على النادمين على ما فرّطوا في جنب ربّهم؟ ومن ثمّ يجد كل واحدٍ في نفسه أنه يقول: أستعيذُ بالله أن يرضى قلبي بجنّات النّعيم والحور العين حتى يرضى ربّي حبيبي لا متحسّراً ولا حزيناً. أولئك اتّخذوا رضوان الله غايةً وليس وسيلة ليدخلهم جنّته، فكيف يتّخذون رضوان النّعيم الأعظم وسيلة لينالوا النّعيم الأصغر!
وربّما يودّ (أبو المهدي) المستهزئ أن يقول: "يا ناصر محمد، وهل تزعم أنّ رضوان الله على عباده هو النّعيم الأكبر من نعيم جنّته؟ قل هاتوا برهانكم إن كنتم صادقين". ومن ثمّ نترك الردّ من الربّ مباشرةً من محكم الكتاب، قال الله تعالى:
{{{وَعَدَ اللَّـهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّـهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿٧٢﴾}}} صدق الله العظيم [التوبة].
وربّما يودّ (أبو المهدي) المستهزئ وكثيرٌ من السائلين أن يقولوا: "يا ناصر محمد، وهل الله متحسّرٌ وحزين على عباده الضالّين المتحسّرين على ما فرّطوا في جنب ربّهم؟". ومن ثمّ نقول لهم تدبّروا البيان الحقّ للإمام المهديّ بالبرهان المُبين على إثبات فرح الله بتوبة عباده، وفي إثبات حزن الله على عباده، وفي إثبات أسف الله على عباده، وفي إثبات تحسّر الله على عباده، وقد كان ردّاً من الإمام المهديّ على فضيلة الشيخ العتيبي المحترم وهو كما يلي:
المشاركة الأصلية كتبت بواسطة العتيبي
هل هذا جواب الأمام ناصر محمد اليماني على سؤالي
إن كان هذا هو جواب الإمام ناصر فقولوا لي حتى أضيف تعقيبي وأستدراكاتي على رد الإمام
ردّ الإمام المهديّ إلى فضيلة الشيخ العتيبي ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة الأنبياء والمرسلين وآلهم الطيبين الطاهرين ومن تبعهم بإحسان إلى يوم الدين، أمّا بعد..
أيا عتيبي سوف نكتفي بالجواب من الربّ عليك في محكم الكتاب، فإنّه بسبب صفة عظمة الرحمة يتحسّر على عباده حين تأتي في أنفسهم الحسرة على ما فرّطوا في جنب ربّهم. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
ولكن الحسرة جاءت في أنفسهم من بعد فوات الأوان أيّ بعد أن أهلكهم الله بعذابٍ من عنده، ولكنه حين علم بحسرتهم على ما فرّطوا في جنب ربّهم فمن ثمّ تحسّر الله في نفسه عليهم برغم أنّهم كذّبوا رسله وكانوا كافرين من قبل، حتى إذا أخذتهم الصيحة فأصبحوا نادمين على ما فرّطوا في جنب الله ومن ثمّ جاءت الحسرة في نفس الله عليهم من بعد الصيحة. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَمَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ ﴿٢٨﴾ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].
كون الله يتأسف على عباده الظالمين لأنفسهم. تصديقاً لقول الله تعالى: {فَلَمَّا آسَفُونَا انتَقَمْنَا مِنْهُمْ} صدق الله العظيم [الزخرف:55].
وما هو الأسف؟ والجواب إنّه يقصد به الحزن. ألم يقل الله تعالى: {{وَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَىٰ عَلَىٰ يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ ﴿٨٤﴾}} صدق الله العظيم [يوسف].
ونستنبط من ذلك الفتوى عن المقصود بالأسف وأنه الحزن فإذاً الله يحزن على عباده إن لم يهتدوا فيدعي عليهم رسل الله وأتباعهم فيستجيب الله دعاء رسوله ومن اتّبعه فيحكم بينهم بعذاب من عنده فيهلك الله المعرضين، حتى إذا علم الله بعظيم الحسرة قد حلّت في أنفسهم على ما فرّطوا في جنب ربّهم فمن ثمّ يتحسّر الله عليهم وهو أرحم الراحمين، ولكنهم يائسون من رحمة ربّهم. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ ﴿٢٨﴾ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].
وتجد الله يتكلم عن نفسه: {يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم، أليست هذه آية مُحكمة تُفتي بأنّ الله حقاً أرحمَ الراحمين، وإنّه ليحزن على عباده الظالمين لأنفسهم ويفرح بتوبة عباده كما أفتاكم الله عن طريق رسوله في بيان السُنّة النّبويّة بالحديث الحقّ بأنّ الله ليفرح بتوبة عباده فرحاً عظيماً. تصديقاً لحديث محمدٍ رسول الله الحقّ - صلّى الله عليه وآله وسلّم - قال:
[لله أشد فرحاً بتوبة عبده حين يتوب إليه من أحدكم كان على راحلته بأرض فلاة، فانفلتت منه، وعليها طعامه وشرابه فأيس منها فأتى شجرة فاضطجع في ظلها – قد أيس من راحلته – فبينا هو كذلك إذا هو بها قائمة عنده فأخذ بخطامها ثم قال من شدة الفرح اللهم أنت عبدي وأنا ربك – أخطأ من شدة الفرح-].
ويفتيكم محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم عن عظيم فرحة نفس الله بتوبة عباده إليه وأنّ فرحة الله أعظم من فرحة صاحب الراحلة التي أفلتت منه، فاضطجع تحت ظلّ شجرة لينام حتى يموت أو ينظر الله في أمره ومن ثمّ أفاق فإذا هي قائمة عنده فقال من شدة الفرح اللهم أنت عبدي وأنا ربّك! أخطأ من شدّة الفرح لكونه كان يريد أن يقول اللهم أنت ربّي وأنا عبدك.
وعلى كل حال أفتاكم محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم عن مدى فرحة الله بتوبة عباده إليه إذ أنّ فرحه أعظم من فرح صاحب الراحلة الذي أخطأ من شدّة الفرح، وكذلك أفتاكم الإمام المهديّ عن مدى حزن الله وتحسّره وأسفه على المعرضين عن دعوة رسل ربّهم. وأشهد الله أنّ الحسرة لم تحلّ في نفس الله عليهم إلّا حين حلّت الحسرة في أنفسهم على ما فرّطوا في جنب ربّهم، وسبقت فتوانا بالحقّ أنّ الحسرة في أنفسهم لم تأتِ إلّا بعد عذاب الصيحة. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
ومن ثمّ تأتي مباشرةً الحسرة في نفس الله عليهم بعد أن علم أنهم نادمون متحسّرون على ما فرّطوا في جنب ربّهم ومن ثمّ تحسّر الله عليهم. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ ﴿٢٨﴾ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].
وهذه حجّتنا عليك يا عتيبي، فلا تكن من أصحاب أحمد الحسن اليماني بل كن من الشاكرين، فإنّهُ يدعو وحزبُه الناسَ ليكونوا مشركين مبالغين في الرسل وآل بيوتهم حتى يدعوهم النّاس من دون الله، وهذا ردّنا عليك بالسلطان الملجم يا فضيلة الشيخ العتيبي أم إنك تنكر أنّ الله أرحم الراحمين؟ بمعنى أنّه أرحم بعباده من أمهاتهم؛ ولكن عباده الظالمين لأنفسهم يائسون مبلسون من أن يرحمهم الله لكونهم لم يعرفوا ربّهم حقّ معرفته ولم يقدّروه حقّ قدره ولذلك فهم من رحمته يائسون. إنّا لله وإنّا إليه راجعون.
وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
ألدّ أعداء الشياطين من الجنّ والإنس ومن كل جنسٍ؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
__________________
المفضلات